کاهش اکسیژن خلیج فارس به خاطر آبشیرینکنها
- Nikahang Kowsar
- 7 hours ago
- 2 min read
نیک آهنگ کوثر

خلیج فارس فقط یک پهنه آبی نیست؛ برای میلیونها نفر که در سواحل آن زندگی میکنند، منبع کار، غذا، و حتی پناهگاه در برابر گرمای سوزان است. اما این دریا، در سکوت، دارد نفسهای آخرش را میکشد، و نشانههای آن را نهتنها در لایههای آب، بلکه در معیشت، سلامت و هوای تنفسی مردم میتوان دید.
شاید خیلی از مردم منطقه نداتند که یکی از بهترین دوستانشان، موجودی ریز و ذرهبینی است که توسعه دارد آنرا قتل عام میکند: فیتوپلانکتونها. این جانداران میکروسکوپی شناور در آب، وظیفهای حیاتی تولید اکسیژن و جذب دیاکسیدکربن را دارند و البته تغذیه ابتداییترین حلقههای زنجیره غذایی. در یک خلیج بسته، گرم و کمعمق مثل خلیج فارس، سلامت فیتوپلانکتونها یعنی سلامت کل دریا.
اما شیرینسازی بیرویهی آب در کشورهای منطقه، با تخلیه شورابههای داغ، شور و آلوده به مواد شیمیایی به دریا، این تعادل را برهم زده است.وقتی این جانداران ظریف میمیرند یا عملکردشان مختل میشود، اولین ضربه را خود دریا میخورد، و بلافاصله بعد از آن، ساحل نشینانی که زندگیشان با دریا گره خورده است.
معیشت در خطر
ماهی، میگو، صدف و دیگر آبزیان اقتصادی، همگی به فیتوپلانکتون وابستهاند. این جانداران، نخستین حلقهٔ زنجیرهٔ غذاییاند. با مرگ آنها، تولید مثل و بقاء ماهیان مختل میشود و ذخایر دریایی کاهش مییابد. نتیجه؟ کاهش صید، کاهش درآمد، و در بسیاری مناطق، فروپاشی تدریجی صنعت شیلات. برای ماهیگیران جنوب ایران، از بوشهر تا چابهار، و نیز جوامع ساحلی در قطر، عمان، امارات و کویت، این یک تهدید فوری و ملموس است، نه یک هشدار دوردست محیط زیستی.
وقتی آب کماکسیژن میشود و فیتوپلانکتونها در مقیاس وسیع میمیرند، فرآیندهای تجزیه بیهوازی آغاز میشود، فرآیندهایی که به تولید متان و سولفید هیدروژن میانجامند؛ گازهایی سمی، بدبو و در برخی غلظتها خطرناک برای سلامت انسان.
سولفید هیدروژن همان بویی را دارد که بوی فاضلاب یا تخم مرغ گندیده را تداعی میکند، و در سواحل کم جریان و گرم جنوب خلیج فارس، این بو دیگر کمکم آشنا میشود.در برخی مناطق، در صورت افزایش غلظت، این گازها میتوانند باعث تحریک تنفسی، سردرد، یا حتی مسمومیت شوند.
خلیجی گرمتر، شهرهای داغتر
دریایی که تنفس طبیعیاش مختل شده، دیگر توان جذب گرما و رطوبت را ندارد. آبهای گرمتر و ساکنتر، باعث افزایش بخار و رطوبت در هوای اطراف میشوند.نتیجهاش را میتوان در تابستانهای مرطوب بندرعباس، بوشهر، دوبی و دوحه دید، جایی که گرما و شرجی، مرز طاقت انسان را رد میکنند. این نه فقط یک ناراحتی فصلی، بلکه یک تهدید جدی سلامت عمومی است؛ خصوصاً برای سالمندان، کودکان و کسانی که بیماریهای تنفسی یا قلبی دارند.
سواحل خلیج فارس، زمانی مقصدی جذاب برای گردشگری دریایی بودند. اما با کاهش کیفیت آب، بوی نامطبوع سواحل و تلفات آبزیان، این جذابیت نیز در حال رنگباختن است.گردشگری دریایی، قایقسواری، غواصی و حتی خرید از بازار ماهیگیران، وقتی آب بو میدهد و دریا خسته است، دیگر رونق گذشته را ندارد.
کاهش تولید اکسیژن در خلیج فارس شاید هنوز هوای تنفسی مردم را تهدید نکند، اما زندگیشان را بیصدا محاصره کرده است.اکوسیستمها در حال فروپاشیاند، سواحل بیمار شدهاند، و اقتصادهای محلی کمکم درگیر هزینههای پنهانی این بحران شدهاند. این بحران را نمیتوان با لولهکشی یا واردات آب حل کرد. راه حل، بازاندیشی در مدل توسعه است؛ از نحوه تولید آب شیرین گرفته تا رابطهمان با دریا. اگر دریا نفس نکشد، دیر یا زود ما هم به تنگی نفس میافتیم.