top of page

درس‌هایی ساده، اما حیاتی از نیوزیلند برای فردای حکمرانی آب در ایران

  • Writer: Nikahang Kowsar
    Nikahang Kowsar
  • Jul 10
  • 3 min read

نیک آهنگ کوثر

OpenAI
OpenAI

این روزها درگیر مرور تجربه‌های کشورهایی هستم که مدیریت و حکمرانی آب را معنایی جدید بخشیده‌اند. درست است که شرایط آن‌ها مثل ما نیست، اما نگاه‌شان به آب چیزهایی دارد که می‌شود از آنها آموخت.

ایران ما، تشنه است، نه فقط از بی‌آبی. تشنه‌ درک تازه‌ای ا‌ست از آب و مدیریت آب. تشنه‌ حرمت به تجربه هزاران سال مدارا با طبیعت و استفاده بهینه از منابع آب سطحی و زیرزمینی. وضعیت فعلی حکمرانی و مدیریت آب در ایران، فاجعه است. در جست‌وجوی راهی برای بازاندیشی در این فاجعه، چشمم به نیوزیلند افتاد. کشوری کوچک، جزیره‌ای دور، با باران‌های فراوان و رودهایی جاری. اما آنچه توجه مرا جذب کرد، فراوانی آب نبود، بلکه احترام مردمان این سرزمین به آب بود. نه مقدار منابع، بلکه چگونگی حکمرانی بر آن‌ها. آنجا نه از پروژه‌های عجیب‌ وغریب خبری هست، نه از پیمانکارانی که سرنوشت رودخانه را در ازای پول بیشتر به فنا می‌دهند. دانش من از نیوزیلند اندک است و حتما با کارشناسان کارآزموده که ساختار آنجا را تجربه کرده‌اند تماس خواهم گرفت و از آنها بیشتر خواهم آموخت.


درس اول: رودخانه‌ها را با مرزهای اداری تعریف نمی‌کنند

وقتی در مورد حوضه زاینده‌رود تحقیق می‌کردم، دیدم ده نهاد مختلف، هرکدام برنامه‌ای متفاوت داشتند. حس کردم هیچ‌کس به رودخانه به عنوان یک موجود زنده نگاه نمی‌کند.

اما در نیوزیلند، مدیریت منابع طبیعی نه بر پایه استان یا شهرستان، بلکه بر پایه حوضه آبریز تعریف می‌شود. مرز، مرز طبیعت است، نه مرز سیاسی.شورای منطقه‌ای مسوول یک حوضه، باید ببیند رودخانه چه می‌خواهد، طبیعت چه می‌گوید، و مردم آن حوضه چگونه می‌زیند. این یعنی سیاست از زیست‌شناسی پیروی می‌کند، نه برعکس.

درس دوم: طبیعت، زندگی و حیات، حق طبیعت است

در کشور ما، محیط زیست آخرین اولویت است. گاهی واقعاً فکر می‌کنم هیچ‌کس دلش برای طبیعت نمی‌سوزد، مگر وقتی که فاجعه‌ای خبری می‌شود. اگر چیزی از آب باقی بماند، شاید به تالاب برسد. رود باید قربانی توسعه شود. گاهی هم توسعه‌ای در کار نیست، فقط حرص!

اما در نیوزیلند، سیاستی دارند به نام Te Mana o te Wai، یعنی «حرمت آب».قانون می‌گوید: ۱- اول باید سلامت خود رود حفظ شود. ۲- بعد انسان‌ها نیازشان را برطرف کنند. ۳- بعد، صنعت و اقتصاد.

. این یعنی رودخانه فقط ابزار انسان برای توسعه نیست. در آنجا، رودخانه را یک موجود زنده تصور می‌کنند که حق حیات دارد. این یعنی رود نباید به قیمت زنده ماندن ما بی‌جان شود.

درس سوم: بومیان فقط تماشاگر نیستند

ما در ایران اقوامی داریم که قرن‌ها با رودخانه‌ها زیسته‌اند. کرد، بلوچ، عرب، ترک، لر، بختیاری، ترکمن. اما وقتی قرار است تصمیمی درباره آب گرفته شود، جایی در مذاکرات ندارند. گاهی اصلاً صدای‌شان هم شنیده نمی‌شود.در نیوزیلند اما، قبایل مائوری صاحب صدا، حق، و کرسی در تصمیم‌گیری‌اند. برخی از رودخانه‌ها حتی شخصیت حقوقی دارند. یعنی قانوناً می‌توان از طرف‌شان دفاع کرد.

معنایش این است که آب را فقط از نگاه مهندسان ننگریم، بلکه از نگاه مردمی که با آن عبادت کرده‌اند، کودکان‌شان را کنار آب بزرگ کرده‌اند و هنوز به آن به چشم مادر می‌نگرند.

درس چهارم: داده، حق مردم است، نه ابزار قدرت

وقتی تلاش می‌کردم داده‌های واقعی منابع آب را پیدا کنم، بارها دیدم که یا منتشر نشده‌اند و یا نسخه‌های ضد و نقیض از طرف نهادهای مختلف ارائه می‌شود. آن‌قدر که شک کردم نکند شفافیت برای برخی مسوولان، خطر باشد نه فضیلت! در نیوزیلند، داده‌های مربوط به آب عمومی است. مردم می‌توانند ببینند چه کسی چقدر آب برداشت کرده، رودخانه‌شان چه وضعی دارد، و چه طرح‌هایی در راه است. نظارت عمومی بخشی از حکمرانی است، نه دشمن آن.

درس پنجم: به جای سد، به فکر احیای رود باشیم

وقتی منابع تمام می‌شود، عقل می‌گوید باید ساختار مصرف را تغییر داد، نه با زور پروژه‌های میلیاردی آب را از جاهای دیگر جابجا کرد و کشید.

در نیوزیلند، مسیر توسعه تغییر کرده است. سدهای غول‌آسا و طرح‌های انتقال عظیم، نشانه پیشرفت نیست. حالا پروژه‌ها، پروژه‌های احیا هستند: بازگرداندن جریان طبیعی، حذف سطوح سیمانی، و کمک به بازسازی خاک.

در ایران، هنوز هم توهم «انتقال آب بین‌حوضه‌ای» ادامه دارد. اما واقعیت تلخ‌تر از آن است که با لوله حل شود.

سخن پایانی: راه نجات، شاید دور نباشد، اگر بخواهیم ببینیم

آیا ایران می‌تواند از نیوزیلند یاد بگیرد؟ بله، اگر غرور کاذب‌مان را کنار بگذاریم. اگر باور کنیم که دانایی، نه از پروژه‌های پرزرق و برق، که از گوش‌دادن به طبیعت آغاز می‌شود. اگر مدیران آینده ایران، به‌جای نشستن در برج‌های شیشه‌ای، کنار مردم، کنار رودخانه، کنار تالاب، تصمیم بگیرند. و اگر به این درک برسیم که آب، تنها وقتی برای ما باقی می‌ماند، که ما هم برای او بمانیم و در خدمتش باشیم.

 
 
 

Comments


Recent Posts
Archive
Search By Tags
Follow Us
  • Facebook Basic Square
  • Twitter Basic Square
  • Google+ Basic Square

© Abangan آبانگان با فن‌آوری ویکس ساخته شده است

bottom of page