گزارشگری علیه فراموشی: مستندسازی جنایتهایی بر ضد محیط زیست
- Nikahang Kowsar
- Apr 19
- 5 min read
نیک آهنگ کوثر

ایران یکی از خطرناکترین بحرانهای محیطزیستی تاریخ معاصر خاورمیانه را تجربه میکند، بحرانی که از خشکسالی و فرونشست زمین تا نابودی منابع آبی، گسترش بیماریها، مهاجرت اجباری و سرکوب فعالان محیطزیست را در بر میگیرد. با این حال، گزارشی جامع و مشارکتی از آنچه در حال وقوع است، هنوز در اختیار نهادهای بینالمللی قرار نگرفته. اعتقاد من و همکارانم در آبانگان بر این است که مستندسازی این بحران نباید فقط بر عهده کارشناسان باشد. هر شهروندی که با بیآبی، آلودگی، نابودی مزارع یا فشار بر فعالان روبهرو بوده، میتواند یکی از روایتگران این فاجعه ملی باشد. تلاش ما، ایجاد پلی میان دانش حقوقی، ابزارهای فناورانه، و توان مردم برای ثبت حقیقت است.
چه مسائلی در این گزارش بررسی میشود؟
بر اساس نظر منابع و کارشناسانی که با آنها همفکری کردهایم، به این برداشت رسیدهایم که باید در این گزارش، چهار محور کلیدی بررسی شود که هر کدام نمایانگر لایهای از یک فاجعه بزرگ و ساختاریاند، فاجعهای که نهتنها طبیعت ایران را دستخوش نابودی کرده، بلکه جان و کرامت انسانها را نیز هدف قرار داده است.
در گام نخست، به پروژههای مخرب محیطزیستی پرداخته میشود: پروژههایی نظیر سد گتوند یا چمشیر، که با بیتوجهی به اصول پایه علمی، موجب شور شدن آب، نابودی خاک، و خشک شدن زمینهای کشاورزی شدهاند. این پروژهها نهتنها محیط زیست را تخریب کردهاند، بلکه معیشت هزاران کشاورز و روستایی را نیز از بین بردهاند.
در گام دوم، پیامدهای انسانی این بحرانها بررسی میشود. از مرگ کودکان بر اثر مصرف آب آلوده گرفته تا موج مهاجرتهای اجباری به حاشیه شهرها، و گسترش بیماریهای کلیوی، پوستی و تنفسی، همگی نشانگر این است که بحران محیط زیست در ایران، چهرهای عمیقاً انسانی دارد—نه صرفاً فنی یا اقلیمی.
در مرحله سوم، به نقش نهادهای پرقدرتی چون سپاه پاسداران و شبکه غیرپاسخگوی حاکمیتی پرداخته میشود که با استفاده از قدرت و نفوذ خود، پروژههای عظیمی را بدون ارزیابی محیطزیستی اجرا کردهاند. قراردادهای مخفی با شرکتهای خارجی، بیاعتنایی به هشدارهای کارشناسان، و اولویت دادن به منافع سیاسی و اقتصادی، در مرکز این سوءاستفاده نهادی قرار دارد.
و در نهایت، سرکوب و سانسور فعالان محیطزیست و خبرنگاران و افشا کنندگان بررسی میشود. سرکوب رسانههای مستقل باعث حذف دادههای علمی و واقعیات مهم شده است. در نتیجه، بسیاری از شهروندان از به حاشیه رانده شدن فعالان و نهادهای مردمی خواهان شفافیت بیاطلاع ماندهاند. نویسندگان این گزارش باید روشهای مجموعههای دولتی و خصولتی درگیر انحراف از واقعیت را زیر ذرهبین ببرند.
اهمیت این گزارش در آن است که این چهار لایه به هم پیوسته را در کنار هم قرار میدهد تا تصویری کاملتر از بحران ارائه کند—تصویری که نشان میدهد برای حل این بحران، فقط به فناوری یا اصلاحات بخشی نیاز نیست، بلکه به بازسازی ساختار حکمرانی، تقویت مشارکت مردمی، و پایان دادن به مصونیت نهادی نیازمندیم. این گزارش، دعوتی است به شجاعت و همبستگی برای بازپسگیری آیندهای که هم به مردم و هم به محیطزیست احترام بگذارد.
چه دادههایی را جمعآوری کنیم؟
برای تهیه این گزارش، ما از دو نوع داده بهره میگیریم: نخست، دادههای علمی و فنی مانند تصاویر ماهوارهای، آمار بارش، کیفیت آب، و میزان فرونشست زمین. این اطلاعات به ما کمک میکنند تصویر دقیقی از وضعیت محیطزیستی کشور ترسیم کنیم. دوم، دادههای میدانی و مردمی هستند، شامل شهادتها و روایتهای ساکنان مناطق آسیبدیده، تصاویر موبایلی از چشمههای خشکشده یا رودخانههای آلوده، و تجربههای روزمره کشاورزان، معلمان، پرستاران و سایر شهروندانی که خود شاهد تغییرات فاجعهبار بودهاند.
ما این اطلاعات را از منابع مختلف بررسی و با هم تطبیق میدهیم. این روش که به آن «مثلثسازی» گفته میشود، باعث میشود واقعیتها دقیقتر و معتبرتر ثبت شوند. در جهانی که دروغ و تحریف اطلاعات به یک ابزار حکمرانی تبدیل شده، دقت و صحت دادهها حیاتی است.
شبکههای مردمی چگونه میتوانند به تهیه گزارش کمک کنند؟
فرض کنید در منطقهای زندگی میکنید که دچار خشکسالی، آلودگی آب، یا مهاجرت محیطزیستی شده است. خود شما بخشی از این گزارش هستید! شما میتوانید با احتیاط، عکس و فیلم بگیرید، داستان خود را با صدای خودتان تعریف کنید. چرا احتیاط؟ چون سیستمهای امنیتی را میشناسید که چگونه برای شما درد سر درست خواهند کرد. لازم نیست روزنامهنگار یا کارشناس باشید! اگر معلم هستند و دانشآموزانتان آب آشامیدنی سالم ندارند، اگر کشاورزید و زمینتان خشک شده، اگر پرستارید و با موج بیماریهای ناشی از آب آلوده مواجه هستید—روایت شما اهمیت زیادی دارد. مستندسازی شهروندی، گام مهمی در تهیه گزارشهای حقوق بشری است. تهیه شهادتهای مردم محلی با حفظ امنیتشان، یکی از مهمترین گامهای همین مستندسازی است.
برای امنیت بیشتر، برخی گزارشگران، ابزارهای امن مانند Signal، VPN یا مرورگر Tor را برای ارسال اطلاعات پیشنهاد میکنند. اصولی که باید رعایت شوند برای آنکه این گزارش بتواند در مجامع حقوقی و نهادهای بینالمللی قابل استناد و پیگیری باشد، باید با اصول حقوق بینالملل هماهنگ شود. به همین دلیل، تأکید بر حقوق بنیادینی که در اسناد بینالمللی به رسمیت شناخته شدهاند، اهمیت حیاتی دارد.
شهروندان و شاهدان مناطق آسیبدیده، بر اساس قوانین بینالمللی حقوق بشر، دارای حقوقی مشخص و غیرقابل انکار هستند. از جمله این حقوق، حق دسترسی فیزیکی به آب سالم است. آب باید در فاصلهای منطقی از محل زندگی یا کار قابل دستیابی باشد. همچنین، شهروند حق برخورداری از آب بهداشتی و ایمن دارد، بهگونهای که سلامت جسمی و روانی فرد تهدید نشود.
مهمتر از آن، حق دسترسی بدون تبعیض برای همگان به رسمیت شناخته شده است، چه فقیر باشید، چه مهاجر، چه ساکن روستایی دورافتاده. هیچکس نباید بهدلیل موقعیت اجتماعی یا سیاسیاش از حق دسترسی به منابع حیاتی محروم شود.
و در نهایت، حق مشارکت در تصمیمگیریهای مربوط به محیطزیست و منابع طبیعی نیز یکی از اصول بنیادین است. شهروندان باید در تصمیمگیریهایی که مستقیماً بر زندگی و آیندهشان اثر میگذارد، حضور داشته باشند.
یادآوری و دفاع از این حقوق، گامی ضروری برای ایجاد آیندهای عادلانهتر، سالمتر و پایدارتر برای همه است. برای رسیدن به عدالت محیط زیستی، نمیتوان دست روی دست گذاشت و کاری نکرد. فراموش نکنیم که حق دسترسی به اطلاعات در دنیای امروز به رسمیت شناخته شده، و ناقضان باید خسارت جنایات خود علیه محیط زیست را بپردازند و ناظران، مانع تکرار این خطاها شوند.

آیا چنین کاری اهمیتی هم دارد؟
فراموش نکنیم که وضعیت ناگوار محیطزیستی در ایران، بر اساس تحقیقات گسترده، یک بحران انسانساخته است و صرفاً ناشی از کمبود آب یا تغییرات اقلیمی نیست، بلکه ریشه در تصمیمهای نادرست، فساد ساختاری و حذف مردم از فرآیند تصمیمگیری دارد. اجرای پروژههای زیانبار فاقد ارزیابی اثرات محیطزیستی یک علامت سوال بزرگ را مقابل ما قرار میدهد. این پروژهها که با فشار سیاسی و منافع گروههای خاص اجرا میشوند، بدون ارزیابیهای قانونی و محیطزیستی، باید متوقف شوند. ادامه این مسیر جز تخریب سرزمین و ناامیدی مردم، نتیجهای ندارد.
در چنین شرایطی، جمعآوری دادهها، ثبت روایتهای مردمی، و مستندسازی تخریبها، فقط یک تلاش پژوهشی نیست، بلکه اقدامی است برای بازگرداندن قدرت و اعتبار به شهروندان ایرانزمین. این اسناد میتوانند تبدیل به شواهد معتبری شوند که در سازمانهای بینالمللی، دادگاههای حقوق بشری، یا کمیسیونهای حقیقتیاب به کار گرفته شوند. همچنین، در دوران گذار یا پس از تغییرات سیاسی، این اطلاعات میتوانند مبنای بازسازی، پاسخگویی و عدالت محیطزیستی باشند.
مستندسازی، راهی برای مقاومت در برابر فراموشی است، در برابر حذف حقیقت و نادیدهگرفتن رنج مردم. اگر جامعهای بخواهد آیندهای بهتر بسازد، باید گذشته را بفهمد، اشتباهات را ثبت کند، و مانع تکرار آنها شود. این کار، گامی کوچک اما ضروری در جهت بازگرداندن شفافیت، عدالت و امید به سرزمینی است که سالها با بحران و بیعدالتی دست به گریبان بوده است. این گزارش، علیه فراموشی است.
Comments