چالش کمآبی تهران در سال ۱۴۰۴
- Nikahang Kowsar
- Mar 18
- 4 min read
روزبه اسکندری

بحران کمآبی که تهران در سال پیشرو با آن مواجه خواهد شد، یکی از جدیترین بحرانهای زیستمحیطی در دهههای اخیر است. سدهای تأمینکننده آب پایتخت، ازجمله امیرکبیر، لتیان و لار، کاهش شدید ذخایر آبی را تجربه میکنند و روند افت سطح آبهای زیرزمینی نیز به مرحله بحرانی رسیده است.
از همان ابتدا، حاکمان و سیاستگذاران آگاه بودند که تهران منابع آبی محدودی دارد، اما بهجای اتخاذ راهکارهایی برای توزیع متعادل جمعیت و فعالیتهای اقتصادی، با سیاستهای نادرست، مهاجرت گسترده از سایر استانها به این شهر را تشویق کردند. عدم برنامهریزی برای ایجاد تعادل بین منابع و مصارف، همراه با گسترش بیرویه صنایع و شهرنشینی، فشار مضاعفی بر منابع آب تهران وارد کرده است.
در دهههای گذشته، نهتنها تلاشی برای مدیریت بحران و جلوگیری از گسترش نامتوازن تهران انجام نشد، بلکه برخی سیاستها بهطور مستقیم باعث افزایش مصرف ناپایدار شدند. یارانههای بیهدف برای آب و انرژی، توسعه پروژههای عمرانی بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای محیط زیستی، و بیتوجهی به زیرساختهای پایدار، همگی از عواملی بودهاند که بحران را تشدید کردهاند.
امروز، پیامدهای این بیتدبیری بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. سیاستمدارانی که از دوران موسوم به «سازندگی» تاکنون بر کرسیهای قدرت تکیه زدهاند، بدون آیندهنگری، تهران را به مسیری سوق دادهاند که اکنون با بحران شدید کمآبی، فرونشست زمین، و ناپایداری زیستمحیطی مواجه شده است. توسعه نامتوازن و بهرهبرداری غیرمنطقی از منابع، نهتنها زندگی میلیونها نفر را در معرض خطر قرار داده، بلکه شهر را به نقطهای بحرانی رسانده که راهکارهای آسان برای برونرفت از آن وجود ندارد.
یکی از راهکارهایی که برخی مدیران اجرایی مطرح کردهاند، افزایش بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی از طریق حفر چاههای عمیق است. اما این رویکرد، با توجه به نرخ بالای فرونشست زمین در تهران، نهتنها کمکی به حل بحران نمیکند، بلکه به تشدید ناپایداری زمین و تخریب سفرههای آب زیرزمینی منجر خواهد شد.
از سوی دیگر، تمرکز جمعیت و صنایع در تهران، بدون برنامهریزی متناسب با منابع طبیعی، فشار مضاعفی بر اکوسیستم منطقه وارد کرده است. تهران، با کمتر از ۱٪ مساحت کشور، میزبان بیش از ۲۳٪ جمعیت و ۳۰٪ صنایع ایران است؛ رقمی که نشاندهنده عدم تعادل شدید بین منابع و مصارف است. سیاستهای توسعهای در چند دهه گذشته، بهجای توزیع متوازن جمعیت و فعالیتهای اقتصادی، به افزایش وابستگی پایتخت به منابع محدود آبی منجر شده است.
برای مقابله با این بحران، رویکردهای زیر ضروری به نظر میرسد:
اصلاح الگوی مصرف آب از طریق سیاستهای تشویقی و کنترلی
سرمایهگذاری در بازچرخانی آب و توسعه فناوریهای کاهش مصرف در بخشهای خانگی، صنعتی و کشاورزی
مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز
تمرکززدایی از تهران و توسعه متوازن سایر مناطق کشور برای کاهش فشار بر منابع محدود پایتخت
افزایش بهرهوری در تأمین و توزیع آب از طریق بهروزرسانی زیرساختها و کاهش هدررفت
بحران کنونی نتیجه سالها سیاستگذاری نادرست و بهرهبرداری غیراصولی از منابع طبیعی است. اما هنوز هم با اتخاذ سیاستهای علمی و اجرای برنامههای مدیریت پایدار، میتوان مسیر را به سمت کاهش آسیبها و افزایش تابآوری شهری تغییر داد. آینده تهران وابسته به تصمیمات امروز است.
نقش مردم چیست و چه باید باشد؟
در طول چند دهه اخیر، مطالبهگری در بخش آب نسبتاً بیاثر بوده است. مردم تهران اما، میتوانند با تغییر در الگوی مصرف آب و اتخاذ شیوههای پایدارتر در زندگی روزمره، و همچنین مطالبهگری و پاسخگو کردن ساختار نقش مهمی در کاهش بحران کمآبی ایفا کنند.
مهمترین تغییر البته، تغییر رفتار خود مصرفکنندگان از طریق بهبود مدیریت مصرف آب در خانههاست. کوتاهتر کردن زمان دوش گرفتن، استفاده از شیرآلات کممصرف، تعمیر نشتیهای آب، و استفاده بهینه از ماشینهای لباسشویی و ظرفشویی از جمله روشهایی هستند که میتوانند به کاهش مصرف آب کمک کنند. همچنین، شهروندان میتوانند از آب استفادهشده(آب خاکستری) برای مصارف ثانویه مانند آبیاری گیاهان بهره ببرند و با گزارش نشتی لولههای آب در محلههای خود، از هدررفت منابع جلوگیری کنند.
علاوه بر اصلاح مصرف در خانه، مشارکت در نظارت و مطالبهگری نیز نقش مهمی در مدیریت بحران آب دارد. مردم میتوانند با پیگیری عملکرد نهادهای مسوول، از آنها بخواهند که سیاستهای مدیریت پایدار آب را اجرا کنند. تشویق شهرداری به توسعه فضای سبز مقاوم به خشکی و کاهش مصرف آب در آبیاری شهری، از دیگر اقداماتی است که شهروندان میتوانند از طریق مطالبهگری به آن کمک کنند. همچنین، پرهیز از خرید خانه یا سرمایهگذاری در مناطقی که بر روی منابع آبی حساس ساخته شدهاند، میتواند از تخریب بیشتر این منابع جلوگیری کند.
یکی دیگر از راههای کمک به مدیریت بحران آب، حمایت از کشاورزی پایدار و روشهای نوین آبیاری در استان تهران است. اما این امر باید بر اساس یک استراتژی منطقی انجام شود، چرا که بسیاری از کشاورزان در سالهای گذشته با استفاده از روشهای نوین آبیاری، مصرف آب یک مزرعه را کاهش داده، اما با گسترش اراضی، آب بیشتری را برای آبیاری محصولات کشاورزی استفاده کردهاند.
حرف آخر اگرچه بحران کمآبی تهران نتیجه سیاستگذاریهای نادرست و مدیریت ناکارآمد منابع است، اما شهروندان نیز میتوانند با تغییر رفتارهای فردی و اجتماعی، از شدت این بحران بکاهند. تغییر در شیوه مصرف، افزایش آگاهی عمومی، و مشارکت فعال در برنامههای محیطزیستی میتواند بخشی از راهحل باشد و به پایداری منابع آبی این شهر کمک کند.
Comments